احکام تقلید

راههاى سه گانه: احتیاط، اجتهاد، تقلید

احکام تقلید

راههاى سه گانه: احتیاط، اجتهاد، تقلید

احکام تقلید

احکام تقلید
مسأله ۱ ـ شخص مسلمان باید عقیده‌اش به اصول دین از روی بصیرت باشد، و نمی‌تواند در اصول دین تقلید نماید، یعنی گفته کسی را که علم به آنها دارد به‌صرف اینکه او گفته است قبول کند. ولی چنانچه شخص به عقاید حقّه اسلام یقین داشته باشد، و آنها را اظهار نماید ـ هرچند از روی بصیرت نباشد ـ آن شخص مسلمان و مؤمن است، و همه احکام اسلام و ایمان بر او جاری می‌شود.
و اما در احکام دین ـ در غیر ضروریات و قطعیات ـ باید شخص یا مجتهد باشد که بتواند احکام را از روی دلیل به دست آورد، یا از مجتهد تقلید کند، یا از راه احتیاط طوری به وظیفه خود عمل نماید که یقین کند تکلیف خود را انجام داده است.
مثلاً: اگر گروهی از مجتهدین عملی را حرام می‏دانند، و گروه دیگر می‏‌گویند حرام نیست، آن عمل را انجام ندهد.
و اگر عملی را بعضی واجب، و بعضی مستحب می‌دانند، آن را بجا آورد.
پس کسانی که مجتهد نیستند، و نمی‌توانند به احتیاط عمل کنند، واجب است از مجتهد تقلید نمایند.

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
نویسندگان

رهن‏

شنبه, ۲۰ دی ۱۳۹۳، ۱۱:۲۱ ق.ظ


 

رهن‏

سوال 1684: شخصى خانه خود را در برابر گرفتن وام نزد بانک گرو گذاشت ، سپس قبل از پرداخت بدهى خود فوت کرد و ورثه صغیر او نتوانستند همه قرض را بپردازند، در نتیجه بانک اقدام به توقیف و مصادره خانه مزبور نمود باآنکه قیمت آن چندین برابر مبلغ بدهى بود، این مقدار زیادى چه حکمى دارد؟ نسبت به ورثه صغیر و حق آنان حکم چیست؟
جواب: در مواردى که جایز است مرتهن عین مرهونه را براى استیفاء دین از آن بفروشد، واجب است آن را به بالاترین قیمت ممکن بفروشد و او در صورتى که آن را به قیمتى بیش از مقدار طلب مرتهن بفروشد، باید بعد از استیفاء حق خود، باقیمانده آن را به مالک شرعى آن برگرداند، بنابراین مقدار زیادى در فرض سؤال به ورثه مى‏رسد.

سوال 1685: آیا جایز است مکلّف مبلغ معیّنى را تا مدّتى از شخصى قرض کند و ملک خود را به خاطر قرض، نزد او گرو بگذارد و سپس همان خانه را از مرتهن به مبلغ معیّن و براى مدّت مشخصى اجاره کند؟
جواب: علاوه بر اشکالى که در اجاره کردن ملک توسط مالک آن وجود دارد، این قبیل معاملات، حیله براى دستیابى به قرض ربوى بوده و شرعا حرام و باطل هستند.

سوال 1686: شخصى قطعه زمین خود را نزد فرد دیگرى در برابر بدهیش به او، گرو گذاشته است. بیشتر از چهل سال است که از این جریان گذشته تا اینکه راهن و مرتهن هر دو فوت کردند، ورثه راهن بعد از فوت او چندین بار از ورثه مرتهن زمین را مطالبه نمودند، ولى آنان با ردّ تقاضاى ورثه راهن مدّعى شدند که زمین را از پدرشان به ارث برده‏اند، آیا جایز است ورثه راهن زمین را از آنان پس بگیرند؟
جواب: اگر ثابت شود که مرتهن مجاز بوده که براى استیفاء طلب خود زمین را تملک کند و قیمت آن هم به مقدار قرض و یا کمتر از آن باشد و زمین نیز تا زمانى که فوت کرده تحت تصرف او بوده، ظاهرا ملک اوست و با فوت او جزء ترکه وى بوده و ارث ورثه او محسوب مى‏شود، والاّ زمین به عنوان ارث به ورثه راهن مى‏رسد و مى‏توانند آن را از آنان مطالبه کنند، و ورثه هم باید بدهى راهن را از ترکه او به ورثه مرتهن بپردازند.

سوال 1687: آیا جایز است کسى که خانه‏اى را اجاره کرده آن را بابت دین خود به فرد دیگرى رهن بدهد یا آنکه در صحت رهن شرط است که عین مرهونه، ملک راهن باشد؟
جواب: با اذن و اجازه صاحب خانه، اشکال ندارد.

سوال 1688: خانه‏اى را به شخصى در برابر طلبى که از من داشت به مدّت یک سال رهن دادم و قراردادى دراین زمینه نوشتیم ولى خارج از عقد به او وعده دادم که خانه به مدّت سه سال در اختیار او باشد، آیا در خصوص مدّت رهن، آنچه در قرارداد نوشته شده اعتبار دارد یا وعده‏اى که طبق تعارفات معمول به او دادم؟ و بر فرض بطلان رهن، راهن و مرتهن چه تکلیفى دارند؟
جواب: در خصوص مدّت رهن نوشته یا وعده و مانند آن ملاک نیست بلکه معیار اصل عقد قرض است، در نتیجه اگر مشروط به مدّت معیّنى باشد، با حلول موعد آن منحل مى‏شود، والاّ به صورت رهن باقى مى‏ماند تا آنکه با پرداخت قرض یا چشم‏پوشى طلبکار از طلب خود، از رهن آزاد شود و در صورتى که آن خانه از رهن آزاد شود، یا معلوم گردد که عقد رهن از اصل باطل بوده، راهن مى‏تواند مال مرهونه را از مرتهن طلب کند و او حق ندارد از برگرداندن آن خوددارى نماید و آثار رهن صحیح را بر آن مترتّب کند.

سوال 1689: پدرم در حدود دو سال پیش یا بیشتر، تعدادى سکه طلا را به شخصى در برابر بدهى که به او داشت به وى رهن داد و چند روز قبل از وفاتش به مرتهن اجازه داد که آنها را بفروشد، ولى او را از این مطلب آگاه نکرد. سپس من بعد از فوت پدرم، مبلغ مذکور را قرض کرده و به مرتهن دادم ولى قصدم پرداخت دین پدرم و برئ‏الذّمه کردن او نبود بلکه مى‏خواستم عین مرهونه را از او بگیرم و نزد شخص دیگرى به رهن بگذارم، امّا مرتهن، تحویل آن را منوط به توافق ورثه نمود که بعضى از آنان اجازه این کار را ندادند و در نتیجه براى گرفتن آن به مرتهن مراجعه کردم ولى او با این ادعا که آن را در برابر طلب خود برداشته است، از تحویل آن خوددارى نمود. این مسئله از نظر شرعى چه حکمى دارد؟ آیا جایز است مرتهن بعد از دریافت طلب خود از تحویل مال مرهونه خوددارى کند؟ و با توجه به اینکه من مسئول پرداخت دین نبوده‏ام و آنچه را هم که به او داده‏ام به عنوان پرداخت بدهى پدرم نبوده، آیا حق دارد آن مبلغ را در برابر طلب خود اخذ کند و برنگرداند؟ و آیا مى‏تواند برگرداندن عین مرهونه را منوط به موافقت سایر ورثه نماید؟
جواب: اگر پرداخت آن مبلغ به مرتهن به قصد اداء دین میّت باشد، ذمّه او برئ شده و رهن آزاد و عین مرهونه نزد مرتهن تبدیل به امانت مى‏شود. ولى چون متعلّق به همه ورثه است، نباید آن را بدون موافقت دیگران به بعضى از آنان بدهد و اگر احراز نشود که پرداخت مبلغ مزبور به قصد اداء بدهى میّت است، خصوصا با اقرار مرتهن به آن، نمى‏تواند آن را در برابر طلبش براى خود بردارد بلکه واجب است آن را به کسى که به او پرداخت کرده، برگرداند بخصوص اگر آن را مطالبه کند و سکّه‏هاى طلا هم به عنوان رهن نزد او باقى مى‏مانند تا ورثه بدهى میّت را بپردازند و رهن را آزاد کنند و یا به مرتهن اجازه دهند که آن را بفروشد و طلب خود را از آن بردارد.

سوال 1690: آیا راهن مى‏تواند مالى را که به رهن گذاشته، قبل از آزاد شدن از رهن، نزد شخص دیگرى در قبال بدهى خود به رهن بگذارد؟
جواب: تا زمانى که رهن قبلى آزاد نشده، رهن دوّم از طرف راهن بدون اجازه مرتهن اوّل، حکم فضولى را دارد و متوقف بر اجازه اوست.

سوال 1691: شخصى زمین خود را نزد فرد دیگرى به رهن گذاشته تا مبلغ معیّنى را از او قرض بگیرد، ولى مرتهن عذر آورده که مبلغ مذکور را ندارد و به جاى آن ده رأس گوسفند به صاحب زمین داده است و اکنون دو طرف قصد دارند رهن را آزاد کنند و هر یک از راهن و مرتهن مال خود را بردارند، ولى مرتهن اصرار دارد که عین ده رأس گوسفند به او برگردانده شود، آیا شرعا چنین حقّى را دارد؟
جواب: رهن باید در برابر دین ثابت و محقّق باشد نه دین و قرضى که بعدا محقق مى‏شود و در فرض سؤال زمین و گوسفندان باید به مالک آنها برگردانده شوند.
  • yalda solimani

رهن‏

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی