انفال
شنبه, ۱۳ دی ۱۳۹۳، ۰۵:۵۷ ب.ظ
انفال |
سوال 1039: بر اساس قانون زمین شهرى: 1 - زمینهاى بایر جزء انفال محسوب و تحت تصرف حکومت اسلامى است. 2 - زمینهاى بایر و غیر آن در شهرها اگر مالک خصوصى داشته باشد، در صورت نیاز دولت و شهردارىها به آن مىتوانند آن را به قیمت متعارف در آن منطقه از مالکین استملاک نمایند. سؤال این است: 1 - اگر شخصى زمین بایرى را که سند آن به نام او بوده، ولى بر اثر قانون زمین شهرى از اعتبار ساقط شده است به عنوان سهم امام علیه السلام و سهم سادات بدهد، چه حکمى دارد؟ 2 - اگر شخصى زمینى اعم از بایر یا دایر داشته باشد و از طرف دولت یا شهردارى بر اساس قانون مجبور به فروش آن شود، ولى او آن را به عنوان سهم امام و سادات بدهد، چه حکمى دارد؟ جواب: زمینى که در اصل موات است و شرعا ملک کسى که سند به نام اوست، نیست، واگذارى آن به عنوان خمس و احتساب آن به جاى بدهى خمس صحیح نیست. همچنین زمین ملکى که گرفتن آن توسط دولت یا شهردارى، با عوض یا بدون عوض، بر اساس قانون جایز است، مالک آن نمىتواند آن را به عنوان خمس واگذار نماید و به جاى بدهى خمس حساب کند. |
سوال1040: اگر شخصى زمینى را در کنار
کارخانههاى آجرسازى براى استفاده از فروش خاک آن بخرد، آیا از انفال محسوب
مىشود؟ بر فرض اینکه از انفال نباشد، با توجه به اینکه به نسبت ده درصد
به شهردارى داده مىشود، آیا دولت حق مطالبه مالیات براى خاک آن دارد؟ جواب: زمین مورد معامله، اگر آباد و ملک خاص شرعى فروشنده باشد، گرچه با خرید آن ملک خاص خریدار مىشود و جزو أنفال محسوب نیست، لیکن پرداخت مالیاتِ درآمدِ حاصل از فروش خاک آن، اگر مستند به قانون مصوب مجلس شوراى اسلامى (در ایران) و مورد تأیید شوراى نگهبان قانون اساسى باشد، لازم است و دولت حق مطالبه آن را دارد. |
سوال1041: آیا شهردارى حق بهرهبردارى
اختصاصى از ماسهها و شنهاى کف رودخانهها براى آبادانى و احداث شهر و غیر
آن را دارد، و در صورتى که این حق را داشته باشند، اگر شخصى غیر از
شهردارى مدعى مالکیت آن باشد، آیا دعواى او مسموع است یا خیر؟ جواب: این کار براى شهردارىها جایز است و ادعاهاى مالکیت خصوصى کف و بستر رودهاى بزرگ و عمومى از سوى اشخاص پذیرفته نیست. |
سوال1042: آیا حق اولویت عشائر در استفاده از
چراگاههاى خود (هر قبیلهاى نسبت به چراگاه خودش) با کوچ کردن از آن و
تصمیم به بازگشت دوباره به آنجا از بین مىرود؟ با توجه به اینکه این کوچ
کردن از قدیم بوده و در طول دهها سال ادامه داشته است. جواب: ثبوت حق اولویت شرعى براى آنان نسبت به چراگاه چهارپایانشان، بعد از کوچ کردن از آنجا، محل اشکال است و احتیاط در این مورد خوب است. |
سوال1043: روستائى از نظر چراگاه و زمینهاى
زراعى در مضیقه است و هزینههاى عمومى آن از راه فروش علفهاى چراگاه تأمین
مىشود، این وضعیت بعد از انقلاب اسلامى هم تاکنون استمرار داشته، ولى
مسئولین آنان را از این کار منع کردهاند، با توجه به فقر مادى اهالى روستا
و بایر بودن چراگاهها، آیا شوراى روستا حق دارد که اهالى را از فروش
علفهاى چراگاه منع کرده و درآمد حاصل از فروش آن را براى تأمین هزینههاى
عمومى روستا اختصاص دهد؟ جواب: علفهاى چراگاههاى عمومى طبیعى که سابقه ملکیت خصوصى ندارد، ملک اختصاصى کسى نیست و فروش آن از سوى کسى جایز نیست، ولى کسى که از طرفِ دولت، مسئول امور روستاست، مىتواند مبلغى را براى مصالح عمومى روستا از کسانى که اجازه چراندن چهارپایان در آن مراتع را دارند، بگیرد. |
سوال1044: آیا براى عشائر جایز است که
چراگاههاى تابستانى و زمستانى را که از دهها سال پیش به صورت دورهاى در آن
تردد دارند، به مالکیت خود در آورند؟ جواب: چراگاههاى طبیعى که کسى نسبت به آنها سابقه ملکیت اختصاصى ندارد، از انفال و اموال عمومى است که اختیار آن با ولىّ امر مسلمین است و سابقه تردد عشائر موجب مالکیت آنان نمىشود. |
سوال1045: خرید و فروش چراگاههاى عشائرى در چه زمانى صحیح است و در چه زمانى صحیح نیست؟ جواب: خرید و فروش چراگاههایى که ملک کسى نیست و از انفال و اموال عمومى است، در هیچ حالى صحیح نیست. |
سوال1046: شغل ما دامدارى است که چهارپایان
خود را در یکى از جنگلها مىچرانیم و بیشتر از پنجاه سال است که به این کار
مشغول هستیم، سندى نزد ما وجود دارد که دلالت مىکند که ما از طریق ارث
مالک شرعى این جنگل هستیم، سند مزبور هم یک سند قانونى است، بعلاوه این
جنگلها وقف امیرالمومنین و سیدالشهداء و ابوالفضل العباس «سلام الله علیهم
اجمعین» است، و دامداران سالیانى است که در این جنگل زندگى مىکنند و
خانههاى مسکونى و زمینهاى زراعى و بستان دارند. اخیرا جنگلبانان تصمیم
گرفتهاند ما را از آن اخراج نموده و بر آن مسلط شوند، آیا آنان حق اخراج
ما را از این جنگل دارند؟ جواب: از آنجائى که شرعا صحت وقف متوقف بر سابقه ملکیت شرعى است، همانگونه که انتقال از طریق ارث هم متوقف بر مالکیت شرعى مورّث است، لذا جنگلها و چراگاههاى طبیعى که تا به حال ملک کسى نبوده است و هیچگونه سابقه احیا و آباد کردن در آنها وجود ندارد، ملک اختصاصى کسى محسوب نمىشود تا وقفیّت آن صحیح باشد یا از طریق ارث انتقال یابد. به هر حال هر مقدار از جنگل که به صورت مزرعه یا مسکن و مانند آن احیا شده و ملک شرعى گردیده، اگر وقف باشد، حق تصرف در آن با متولّى شرعى آن است و اگر وقف نباشد حق تصرف در آن با مالک آن است، و اما آن مقدار از جنگل و مراتع که به صورت جنگل طبیعى یا مرتع طبیعى باقى مانده است، از انفال و اموال عمومى است و اختیار آن براساس مقررات قانونى، با دولت اسلامى است. |
سوال1047: دامدارانى که اجازه چراندن حیوانات
خود را دارند، آیا جایز است که وارد مزرعههاى خصوصى کنار چراگاه شده تا
خود و چهارپایان آنان از آب مزرعه، بدون رضایت مالک آن بنوشند؟ جواب: مجرد داشتن اجازه چراندن حیوانات در چراگاههاى مجاور املاک اشخاص، براى جواز ورود در ملک غیر و استفاده از آب ملکى آن کافى نیست و این کار براى آنان بدون رضایت مالک آن جایز نمىباشد. |